سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اینجا رو کلیک کن تا آنلاین آنلاین باشی

اجبار اجبار

    نظر

 

 

اگر هر کسی این مطلب رو میخونه واقعا میدونه آزادی در مدرسه یعنی چی این مطلبی رو که میخونی واقعی هستش یعنی درباره ی خودم اتفاق افتاده :

این اتفاق در روزی افتاد که ما در مدرسه کلاس کامپیوتر داشتیم آخه من در رشته ی کامپیوتر تحصیل میکنم داشتیم کار میکردیم که ناظم اومد

و گفت:بیاین نماز بخونین بچه ها رفتن برای نماز من و دوبچه ها رفتیم بیرون وایستادیم و بعد از نماز ناظم اسم ما را یادادشت کرد ما رو صدا کرد

و گفت:چرا نماز نخوندین بعدش گفتیم نماز خوندن اجباری هستش گفت:اجباری نیستش ولی اگر نماز نخونین از نمره انظباتون چند نمره کم میکنم

و نمیذارم سر کلاس برین و به اداره گزارش میدم ما انقدر ناراحت شدیم چون رفتیم دفتر عین سگ با ما رفتار کردن آخه چرا آخه چرا این آزادیه

ما که دم دفتر وایستاده بودیم یکی از بچه ها اومد و گفت که من خیلی ناراحت شدم که چرا با اعتقادات من بازی کردن با اعتقادات مردم خلاصه گفتش:

که حسین نبودی ببینی که چقدر تو نماز حال کردیم گفتم چیکار کردین گفتش: یکی بچه ها تو نمازش ترانه ی معین میخوند ما فقط ادا در می اوردیم

جات خالی راستش خوب شد نرفتم اگه قانون اینه باید قانون رو بردارند چون قانون کثیفی با اعتقادات مردم بازی کردن

دوتا معلم از مدرسه ما اومدند و پا درمیونی کردن من به ناظم گفتم: برم نماز بقونم بین کسایی که نماز مسخره میکنن

من اینقدر ناراحت شدم شدم شدم شدم که نزدیک بود اشکم بریزه ناظم ما گفت:حالا شما برای ما آدم شدید حالا برای ما

نماز خون شدین برین جمع کنین بعدش که این کارو کردن با پا درمیونی این دو معلم فداکار ما رفتیم کلاس من از خاطره

یاد گرفتم که هیچ وقت نباید کسی زور کرد و یه سری اخلاقیات خودم رو توی ذهن دیگران کونم من از نماز لذت میبرم

حل میکنم باحاش ولی نبا زور نبا ظلم ما باید طوری باشیم که آدم های خوبی باشیم و طوری که نباید تظاهر کرد