شعر
شعر:
صدای برگهای خشکید در زیر پاهایت
و صدای غرچ غرچ برگها
و چه زیبا که این صدا مرا سرمست میکرد
توجه کن درست مثل کاغذی که قلمش را به انتظار میکشد
تا برآید و احساسش را بیان کند
چگونه تو را بخوانم
قلم تاقت ندارد و کاغذ هنوز در انتظار
شعر:
صدای برگهای خشکید در زیر پاهایت
و صدای غرچ غرچ برگها
و چه زیبا که این صدا مرا سرمست میکرد
توجه کن درست مثل کاغذی که قلمش را به انتظار میکشد
تا برآید و احساسش را بیان کند
چگونه تو را بخوانم
قلم تاقت ندارد و کاغذ هنوز در انتظار